معرفی کتاب تو همانی که می‌اندیشی

در سال ???? نویسنده‌ای انگلیسی به نام جیمز آلن که چندان شهرتی هم نداشت کتاب کوچکی نوشت به نام تو همانی که می‌اندیشی. صدسال بعد، همان کتاب به یکی از آثار کلاسیک درزمینه‌ی خودباوری تبدیل شد. با اندکی تغییر و صدالبته حفظ پیام نویسنده و راهکارهای جهانی او، ویراست جدیدی از کتاب تو همانی که می‌اندیشی روانه‌ی بازار شد که برگردان فارسی آن نیز با ترجمه‌ی گیتی خوشدل و از نشر قطره در دسترس علاقه‌مندان قرارگرفته است. پیام‌های جیمز آلن حالا نسل جدیدی از مخاطبان خود را دارد.

در ادامه‌ی مطلب درباره‌ی این اثر بیشتر می‌خوانیم.

افکار ما، ریشه‌ی تمام پیروزی‌ها و شکست‌ها

پیامی که جیمز آلن سعی دارد در کتاب تو همانی که می‌اندیشی به مخاطب خود منتقل کند، مربوط به زمان و مکان خاصی نیست. حقایق بزرگ را به‌راحتی می‌توان عنوان کرد و جیمز آلن در این اثر خود می‌خواهد این حقیقت را عنوان کند که قدرت و توانایی فردی ما از ذهن ما ریشه می‌گیرد. آن زمان که به این قدرت آگاه باشیم و آن را بیدار کنیم، دیگر هیچ نیرویی جلودارش نیست. تنها کافی است هرچه می‌خواهیم تصور کنیم و با قدرت ذهن آن را محقق کنیم.

نویسنده در کتاب تو همانی که می‌اندیشی دیدگاه عمیق خود را درباره‌ی رابطه‌ی ملزوم افکار و شخصیت فرد، محیط زندگی، سلامت جسمانی، هدف زندگی، موفقیت و آرامش فردی با خواننده در میان می‌گذارد. کتاب تو همانی که می‌اندیشی یادآوری کوچک اما قدرتمندی است که به مخاطب می‌گوید ریشه‌ی تمام موفقیت‌ها و شکست‌های ما در افکار ماست. ما اربابان سرنوشت خود هستیم.

کتابی کوچک و تأثیری بزرگ

کتاب تو همانی که می‌اندیشی کتابی کوتاه است. شاید بشود آن را در دو یا سه ساعت به پایان رساند اما برای ایجاد آن تأثیر مثبت، تفکر و تأمل دائمی نیاز است. این اثر یکی از بایدهای لیست مطالعه‌ی هر فردی است. تو همانی که می‌اندیشی به خواننده می‌گوید که از جادوجنبل خبری نیست. دلیل هر اتفاق تلخ و شیرینی که در زندگی رخ می‌دهد را باید در افکار خود جست‌وجو کرد. این اثر از آن کتاب‌هایی است که باید تا آخر عمر در کتابخانه نگه ‌داشت و مدام به آن رجوع کرد.

قایقی در دریای ذهن

گرچه تو همانی که می‌اندیشی کتاب کوتاهی است اما نمی‌توان منکر قدرت پیام آن شد. این اثر به‌منزله‌ی شیرجه‌زدن در دریای افکار انسان است و نویسنده به مخاطب می‌آموزد که چگونه باید قایق خود را بسازد، امواج را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارد و یک روز به پیروزی برسد.

تو همانی که می‌اندیشی اثری است الهام‌بخش؛ جیمز آلن با زبانی شاعرانه به خواننده می‌آموزد افکار خود را به کار گیرد و در زندگی کامیاب شود.

اگر علاقه‌مند به مطالعه‌ی کتاب تو همانی که می‌اندیشی اثر جیمز آلن هستید، همین حالا می‌توانید آن را از وب‌سایت کاواک تهیه نمایید.

خرید کتاب تو

کتاب برادرزاده رامو

کتاب برادرزاده رامو

گفت‌وگویی خیالی و فلسفی

کتاب برادرزاده‌ی رامو اثر دنی دیدرو، نخستین بار در سال ???? منتشر شد. این اثر گفت‌وگویی خیالی و فلسفی است که دیدرو دو سال به تألیف و دو سال تنها به بازنگری آن پرداخت. دیدرو خود یکی از مهم‌ترین چهره‌های عصر روشنگری در فرانسه است. وی در این اثر خود که روایتی است کوتاه، سعی دارد تا با خلق گفت‌وگویی میان خود و شخصیتی خیالی، از موضوعاتی چون اخلاق، عشق و مذهب سخن بگوید. کتاب برادرزاده‌ی رامو اثر دنی دیدرو یکی از نخستین آثار ادبی است که در آن از تفکر لیبرال و فردگرایانه صحبت شده است. شاید به همین دلیل باشد که این اثر دیدرو را یکی از اصلی‌ترین آثار داستانی،فلسفی قرن هجدهم به شمار می‌آورند.

برادرزاده‌ی رامو اثر دنی دیدرو نخستین بار در آلمان و در سال ????، با ترجمه‌ی گوته انتشار یافت اما متن فرانسوی آن بعد از انتشار نسخه‌ی ترجمه‌شده ناپدید شد. نسخه‌ی آلمانی اثر به زبان فرانسه برگردانده شد و در سال ????، در اختیار فرانسوی‌زبانان قرار گرفت. برگردان فارسی این اثر نیز به ترجمه‌ی احمد سمیعی و از انتشارات علمی و فرهنگی در اختیار علاقه‌مندان قرارگرفته است.

طبق گفته‌های اندرو اس کوران، دیدرو در زمان حیاتش چندان مایل به انتشار کتاب برادرزاده‌ی رامو نبود؛ دیدرو در این اثر خود از موسیقی‌دانان و سیاستمداران مشهور بسیاری حرف به میان آورده بود که انتشار اثر ممکن بود بازداشت او را به دنبال داشته باشد.

همان‌طور که پیش‌ازاین گفته شد، دیدرو این اثر را در قالب گفت‌وگویی خیالی نگاشته است. قالب گفت‌وگوی اثر برای نویسنده این امکان را فراهم می‌کند تا به موضوعات موردبحث خود، از زوایای گوناگون بیندیشد. شخصیت برادرزاده‌ی رامو پسری است بی‌نهایت نامعتبر، غیرقابل اطمینان و بذله‌گو که سرتاپایش پر است از تناقض. به‌این‌ترتیب خواننده شاید هرگز کاملاً متوجه نشود که او چه زمان رفتاری محترمانه دارد و چه زمان قصد تحریک و آزار شخص مقابل را. هنر نویسنده آن است که حقایق را با هنرمندی هرچه تمام در چیزهای بی‌اهمیت به مخاطب نشان دهد.

برادرزاده رامو، که از دید بستگان ثروتمند و اعیان خود انگلی بیش نیست، به‌تازگی از خانه طردشده و دلیلش هم آن بوده که از پذیرش حقیقت سر باز زده است. او مغرورتر از آن است که گردن به عذرخواهی کج کند و بااین‌حال، در اینکه  به‌جای گرسنگی کشیدن، نقش دلال محبت را برای مردان ثروتمند بازی کند و با معرفی خانم‌های بدکاره به آن‌ها، چند صباحی به خرج این احمق‌های اعیان زندگی بگذراند، ایرادی نمی‌بیند.

«جامعه برای استعداد افراد ارزش قائل نمی‌شود؛ نمی‌گذارد روی پای خودشان بایستند. رهایشان می‌کند تا به پای ثروتمندان بیفتند؛ ثروتمندان احمق و تهی‌مغزی که به ریش بزرگانی چون بوفون، دوکلوس، روسو، مونتسکیو و دیدرو می‌خندند. نخبگان تهی‌دست در چنین شرایطی دو راه بیشتر ندارند؛ یکی آنکه چاپلوسی و تملق اغنیا را کنند و دیگری آنکه ذهن حساس و هنردوستشان را نادیده بگیرند و برخلاف ذات خود عمل کنند. اگر از راه فضائل می‌شد به ثروت رسید، من نیز یا تلاش می‌کردم فضیلت کسب کنم یا حداقل سعی می‌کردم راه اهل فضل را تقلید کنم. همه انتظار داشتند مانند یک احمق رفتار کنم و من هم خود را به یک احمق تبدیل کردم.»

در ادامه تکه‌هایی از کتاب برادرزاده‌ی رامو اثر دنی دیدرو را می‌خوانیم:

«ما مردم دروغی را که خوشایندمان باشد به‌یک‌باره می‌بلعیم اما حقیقتی که پیش رویمان است را جرعه‌جرعه فرو می‌دهیم.»

«به عقیده‌ی من بهترین حالت این دنیا حالتی است که شامل حال من نیز بشود. اگر بنا به نبود من باشد، دیگر چه فرقی دارد این دنیا بی‌نقص باشد یا خیر؟»

«مراقب باش چه می‌کنی؛ اگر یک‌بار فریبم دهی دیگر هرگز به تو اعتماد نمی‌کنم.»

«هر انسانی غرور دارد. من مایلم غرورم را زیر پا بگذارم؛ اما به خواست و اراده‌ی خودم، نه به‌اجبار و خواست دیگری.»

«قدرشناسی بار سنگینی است و هر بار سنگینی یک روز باید از شانه برداشته شود.»

کتاب جشن بی معنایی

کتاب جشن بی معنایی

کتاب جشن بی‌معنایی اثری است از نویسنده ی نامی چک، میلان کوندرا، که از محبوب‌ترین و پرفروش‌ترین نویسندگان جهان به حساب می‌آید. میلان کوندرا در جشن بی‌معنایی از اصلی‌ترین مشکلات بشر می‌گوید بی‌آنکه حتی یک جمله حرف جدی زده باشد. او جشن بی ‌معنایی را تحت‌تأثیر حقیقت دنیای معاصر به نگارش درآورده است اما درعین‌حال تمام تلاش خود را کرده تا از جدیت و واقع‌گرایی دوری کند. «دیگر خیلی وقت است که همه می‌دانیم نمی‌شود ورق را برگرداند، نمی‌شود این دنیا را تغییر داد و نمی‌شود از گذر سریع و هولناکش فرار کرد. تنها می‌شود دوام آورد و برای آن هم تنها یک راه ممکن هست: آنکه این دنیا را زیاد جدی نگیریم.»

دیگر آثار میلان کوندرا

از دیگر آثار میلان کوندرا می‌توان به شوخی، سبکی تحمل‌ناپذیر هستی، جاودانگی و مهمانی خداحافظی  اشاره کرد. افرادی که با آثار دیگر میلان کوندرا آشنایی دارند می‌دانند که دوری از جدیت خصیصه‌ای است که بیش از همه باید در آثار او انتظارش را داشت. در بسیاری از بخش‌های کتاب جاودانگی می‌بینیم که گوته و همینگوی با یکدیگر گل می‌گویند و گل می‌شنوند و اوقاتشان را به خنده سپری می‌کنند. در کتاب آهستگی، ورا، همسر میلان کوندرا، به شوهر خود اینگونه می‌گوید که «بارها به من گفتی که یک روز کتابی خواهی‌نوشت که حتی یک کلمه حرف جدی در آن نباشد؛ به تو اخطار می‌دهم؛ مراقب باش. دشمنانت همیشه در کمین هستند.»

حالا دیگر کار از مراقب بودن گذشته است؛ حال کوندرا بالأخره کاملاً متوجه شده که رؤیای تألیف چه کتابی را در سر دارد و نتیجه نیز کتابی است که پیش‌روی ماست و گویی جمع‌بندی تمام آثار او تاکنون است؛ جشن بی‌معنایی. جشن بی‌معنایی گونه‌ی غریبی از جمع‌بندی است؛ میلان کوندرا حتی پایان آن را نیز غریب نوشته است. کتاب جشن بی‌معنایی خواننده را به خنده می‌اندازد؛ خنده‌ای غریب که سببش زمانه‌ای است که در آن زندگی می‌کنیم؛ زمانه‌ای که از هرگونه مزاح خالی است و همین موضوع آن را مضحک می‌کند. دیگر چه می‌توان گفت؟ هیچ، جز آنکه این کتاب را مطالعه کنید.

 جشن بی معنایی کتابی است درباره‌ی وجود انسان‌ها؛ درباره‌ی این حقیقت که ما با گذر زمان بی‌معناتر می‌شویم. یا دیگر کسی یادی از ما نمی‌کند، یا آن‌هایی که به یادمان می آورند کسانی هستند که هرگز ما را درست نمی‌شناختند. «دوست من، بی‌معنایی جوهر وجود ماست.»

میلان کوندرا

میلان کوندرا نویسنده‌ی چک و فرانسوی است که اصلیت چکی دارد و از سال ????، دوران تبعید خود را در کشور فرانسه گذرانده است. کوندرا در سال???? شهروند فرانسه شد. کوندرا را بیشتر با آثار شوخی، سبکی تحمل‌ناپذیر هستی و کتاب خنده و فراموشی می‌شناسند. کوندرا آثار خود را هم به زبان فرانسه و هم به زبان چک تألیف کرده است. او خود ترجمه‌ی آثارش را به فرانسه انجام می‌داد؛ پس ترجمه‌های او در اصل، آثار تألیفی هستند.

آثار میلان کوندرا به‌دلیل سانسورهای دولت کمونیست چکوسلواکی، تا زمان فروپاشی دولت در انقلاب بنفش و در سال ????، در خاک مادری‌اش ممنوعه به حساب می‌آمدند. کتاب جشن بی‌معنایی او به قلم قاسم صنعوی به فارسی برگردانده شده است.

خرید اینترنتی کتاب از کتاب فروشی کاواک